کیاناکیانا، تا این لحظه: 18 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

کیانا دو دو

کیانای کلاس اولی

1390/7/6 11:32
نویسنده : مامانی کیانا
654 بازدید
اشتراک گذاری

کیانا جون امسال رفت کلاس اول.

روز ٢٦ شهریور جشن شکوفه هاشون بود. بهش خوش گذشت. کلاس بندی شدند. دوست هم  پیدا کرد.

چیزی که اونجا دیدم این بود که کیانا از ٤ تا پله که مربوط به قسمت جلوی صف بچه ها بود و برنامه اجرا میکردند میرفت  بالا و از اون بالا میپرید پایین و اونقدر اینکارو کرد تا زانوش به زمین خورد و پاش خون اومد. خوب ولی شلوارش روز جشن پاره نشد.اوه

 

روز ٤ مهر اولین روزی بود که کلاس اولیها میرفتن مدرسه. کیانا خوشحال بود . دوستش هم اسمش ساحل بود . . خوراکی زیادی نخورده بود.معلمش گفت دستشویی زیاد رفت . آب زیاد میخوره. ظهر که برگشت دیدم آب معدنی که من صبح بهش داده بودم ببره و نصفه اب داشته ، هنوز همونقدر آب داره. 

- کیانا اب نخوردی؟

-چرا مامان خوردم.

-پس حتما با لیوان از شیر آب مدرسه خوردی. چون آب شیشه کم نشده.

-نه . هر چقدر میخواستم اب خوردم. شیشه آب تموم شد . رفتم از شیر آب ، دوباره شیشه رو پر کردم.

و من کلافه

 

 

روز ٥ مهر که اومد خونه تکلیفشو انجام داد. برام گفت که اونقدر با دوستش ساحل شیطونی کرده که معلم از کنار هم جداشون کرده.خیال باطل دوستش براش خوراکی خریده و از خوراکیهای خودش هیچی نخورده.

 قرار بود ٨٨٠٠ تومن برای کتاب و بیمه و این حرفا بدیم ببرن مدرسه. صبحی بهش میگم کیانا هشتاد هزار تومن جلوی کیفته برا کتابات. حواست باشه. میگه مگه چند تا کتاب میخوان بدن که هشتاااااااد هزار تومن باید بدیم؟؟؟!!!!

منم گفتم مامان جان اشتباهی گفتم. هشت هزار تومن( خدا بدادم برسه)گریه

 

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان آرتین
16 اردیبهشت 93 9:43
سلام نسرین جون ممنون که به ما سر زدی نه عزیزم منم هیچ اقدامی نکردم همچنان اطرافیان گوشهای پسرمو مسخره میکنن ولی من اصلا برام مهم نیست. چون واقعا دوست ندارم عمل جراحی یا چیز دیگه ای واسش انجام بدم. پس شما هم اصلا بهش فکر نکن.